عاق آسمان
..:: یاهو ::..
وقتی حوصلم ته کشیده
وقتی گلوم آماده ی فریاد زدنه
وقتی یادم نمی یاد کجای تاریخ وایسادم
دل تنگی هام
بدجوری یادم می ندازن
که باز جمعه است - من را نخوانید تا بگذرم!
« دیـــــــر اومدی ای رفته! »
چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن تبر به دوش بت شکن خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
تمــام طول هفتــه را در انتــظار جمـعه ام دوباره صبح٬ ظهر٬ نه! غروب شد نیامدی
نمي دونم دقيقاْ چی بايد بگم؟وبلاگت آدمو ميگيره!!